در بسیاری از کلاس هایی که در زمینه فن بیان برگزار می شود نام فن بیان در کنار مهارت دیگری به نام سخنرانی می آید و این در حالی است که اتمسفر و مختصات این دو مهارت کاملا با هم متفاوت بوده و پرداختن به آن ها در کنار هم، کار صحیحی نیست. در این مطلب قصد داریم به بیان تفاوت این دو مهارت می پردازیم.

بهانه اصلی نگارش این مطلب این است که در بسیاری از کلاس هایی که در زمینه فن بیان برگزار می شود نام فن بیان در کنار مهارت دیگری به نام سخنرانی می آید و این در حالی است که اتمسفر و مختصات این دو مهارت کاملا با هم متفاوت بوده و پرداختن به آن ها در کنار هم کار صحیحی نیست.
شاید این سوال برای شما مخاطب ارجمند به وجود آید که این دو مهارت به هم مرتبط هستند و چرا نباید آموزش آن ها در کنار یکدیگر اتفاق بیفتد؟ سوال بسیار بجایی است. اجازه دهید این موضوع را با یک مثال توضیح دهیم: احتمالا همه ما در خانه خود یک جعبه ابزار داریم، جعبه ابزاری که انبردست، آچار فرانسه، پیچ گوشتی، سیم چین و... ارکان اصلی آن است و همین چند ابزار بسیاری از نیازهای ما را در حد کارهای خانگی تأمین می کند، شاید این جعبه ابزار چیزی شبیه به جعبه ابزار زیر است:

111
اما آیا این جعبه ابزار تمام نیاز های یک تعمیرکار حرفه ای که شغل و حرفه اش تعمیر وسایل است را هم تأمین می کند؟ قطعا خیر، زیرا یک تعمیرکار حرفه ای علاوه بر ابزارهای اصلی که در جعبه ابزارهای ساده خانگی و نیز دیگر جعبه ابزارها پیدا می شود، تعداد بیشتری از تجهیزات را در اندازه ها و کارکردهای مختلف نیاز دارد تا بتواند در کمترین زمان و بیشترین دقت کار خود را انجام دهد. احتمالا جعبه ابزار مناسب برای این تعمیرکار چیزی شبیه به این جعبه ابزار است:

222

و یک سوال دیگر این که آیا جعبه ابزاری که یک تعمیرکار حرفه ای مورد استفاده قرار می دهد می تواند برای استفاده خانگی هم کارکرد داشته باشد؟ شاید بهترین پاسخ به این سوال این است که "می تواند کاربرد داشته باشد، اما این همه ابزار مختلف برای استفاده خانگی لازم نیست."
اکنون با داشتن این مثال در ذهن به موضوع اصلی خود باز می گردیم. مهارت فن بیان یک مهارت عمومی است که همه ما به آن نیاز داریم، زیرا درصد بسیار بالایی از ارتباط های ما از طریق گفت و گو و بهره گیری از مهارت فن بیان اتفاق می افتد، اما آیا مهارت سخنرانی هم مورد نیاز همه ما می باشد؟
مجدد مثال جعبه ابزار را در ذهن بیاورید، مهارت فن بیان مانند آن جعبه ابزار خانگی است (که جای خالی اش در همه خانه ها احساس می شود) و همه به آن نیاز دارند، اما مهارت سخنرانی، به سان همان جعبه ابزار پیشرفته ای است که فقط استفاده تمام و کمال از آن را متخصصان می دانند، و به همین طریق آموزش حوزه های مختلف مهارت سخنرانی که جنبه تخصصی دارد به کسانی که به دنبال یادگیری مهارت فن بیان به منظور اثربخش تر کردن ارتباطات روزمره خود هستند فقط باری اضافه تر بر دوش و مسیری طولانی تر پیش روی آن هاست. در اینجا برای روشن تر شدن موضوع چند مصداق می آوریم:
صداسازی: در سخنرانی صداسازی بسیار حائز اهمیت است و یک سخنران حرفه ای می بایست با تقویت اندام های صوتی خود صدای خود را پخته تر و زیباتر کند و از این مسیر اثربخشی پیام خود را افزایش دهد، اما در فن بیان جهت اثر بخش تر کردن ارتباط های روزمره صداسازی جایگاهی ندارد ، گرچه برخورداری از یک صدای خوب در ارتباطات روزمره هیچ عیبی ندارد اما حتی اگر صدای ما معمولی هم باشد ایرادی به آن ارتباط وارد نمی شود.
طراحی مقدمه در سخنرانی: حتما شما خواننده گرامی به این موضوع واقف هستند که طراحی یک مقدمه عالی برای سخنرانی در اثربخش تر کردن آن نقش بسزایی دارد و قطعا برای طراحی یک مقدمه عالی نیاز به آموزش های مختلف و در نظر گرفتن نکات فراوانی می باشد، اما اکنون سوال این است که در چند درصد ارتباطات روزمره ما مقدمه صحبت خود را مانند یک سخنرانی طراحی می کنیم.
و بسیاری مثال ها و مصداق های دیگر. همانطور که به آن اشاره شد، این دو مهارت در عین ارتباط تنگاتنگی که با هم دارند اما کاملا متفاوت از هم می باشند و توجه به مرز میان آن ها در آموزش به مخاطب وظیفه هر مدرسی است تا مسیر یادگیری مهارت آموز کوتاه تر گردد.
شایان ذکر است که ما در این مطلب آموزشی فراگیری مهارت های تخصصی حوزه سخنرانی را برای عزیزانی که به دنبال بهرمندی از مهارت فن بیان هستند نفی نمی کنیم زیرا همانطوری که "چون صد آید نود هم پیش ماست" فردی که از مهارت سخنرانی بهره مند است قطعا از فن بیان خوبی نیز برخوردار می باشد اما می بایست مسیر طولانی تری را طی کند و مقصود ما از طرح این موضوع گوشزد کردن تفاوت های این دو مهارت و کوتاه تر کردن مسیر یادگیری مهارت فن بیان است؛ با این امید که همه ما بیش از پیش به فراگیری مهارت های ارتباطی اهمیت دهیم.